اولین روزی که با مهرت
سکوت دلم راشکستی خوب به یاد دارم
آن روز خداوند شاهدی بود به محبت تو نسبت به من
و من با نیت آسمانی وضوی آرزو ساختم
سجادهء امیدم را بر صفا و صمیمیت تو پهن کردم
و حال من گرم از بزرگترین گنجینه دنیا هستم
و آن گوهر نایاب صداقت توست.
(s.f)
وقتی تو نیستی بی تاب آمدنت هستم
آنگاه که می آیی نگران رفتنت
و هنگامی که می روی در آرزوی باز آمدنت
پس بیا و بمان که بی تابانه در آرزوی توام!
نغمه های رامشگر وحید لرستانی
و به صداقت ستاره ها ایمان می آورم
وقتی که شب را تنها نمیگذارند
و تورا باور میکنم وقتی که در قلبم حلول میکنی...
قسم به غربت غریبانه ی بغضم
نمی توانم بگویم که چه اندازه نامت آرامم می کند.....
دریا بی کران است و زورق من کوچک
به "تو" توکل می کنم که همه کس را حمایت می کنی.
¨
با من بمان که ظلمت شب از راه می رسد.
وقتی که هیچ یاوری نیست
خدایا! ای یاور بی کسان با من بمان!
در هر لحظه به حضور "تو" نیازمندم!
چه چیزی جز لطف "تو" می تواند ترس ها را درهم شکند؟
چه کسی جز "تو" می تواند راهنما و پناه من باشد؟
در روزهای ابری و آفتابی با من بمان!
¨
از هیچ دشمنی نمی هراسم،چون "تو" در کنار منی!
آنجا که "تو" هستی اشک ها سوزنده نیستند،
مرگ هم تلخ نیست.
اگر با من بمانی همیشه پیروزم.