رازی وجود دارد که تقریباً هر فرد ثروتمندی از آن آگاه است. این راز خیلی مهم است زیرا استفاده از همین راز موجب ثروتمندی و تنعم این افراد شده است. راز بزرگی که از آن صحبت میکنیم به زیبایی در این جملهی ارسطو خلاصه شده است: ما چیزی هستیم که بارها و بارها انجام میدهیم. خوب، باید متوجه شده باشید که این راز یک عمل یا فعالیت بخصوص نیست بلکه یک عادت است.
ثروتمندان با تحمل سختی و با عزم و پشتکاری بزرگ توانستهاند عادتهای افراد ثروتمند را در وجود خود نهادینه و به زندگی خود اضافه کنند و اگر شما هم بتوانید با تمرین و تکرار این عادتها را به جزئی از روال روزانه خود تبدیل کنید دیری نمیپاید که به امنیت مالی میرسید و به جرگهی افراد ثروتمند میپیوندید.
در این مقاله میخواهیم ۱۰ عادت تأثیرگذار ثروتمندترین افراد جهان را بررسی کنیم تا به آسانی بتوانید این عادات و علل مؤثر بودن آنها را کشف و ذهن خود را برای پذیرفتن آنها آماده کنید.
هدفگرا باشید.
افراد ثروتمند برای خود اهدافی تعیین میکنند که موجب کسب ثروت میشود. ثروتمندان اتفاقی پولدار نشدهاند. ثروتمندان انسانهایی هدفگرا و آگاه هستند: هدفهایی برای کسب ثروت تعیین میکنند و در نهایت هم به اهداف خود میرسند. خود هدفگذاری تمرینی بسیار تأثیرگذار و ارزشمند است زیرا به شما کمک میکند حتی قبل از اینکه به ثروت برسید، پول مورد نیاز خود را ببینید و احساس کنید.
زندگی سخت ساده است، خطر کن، وارد بازی شو.
چه چیزی از دست می دهی؟با دست های تهی آمده ایم و با دست های تهی خواهیم رفت.نه!
چیزی نیست که از دست بدهیم.
فرصتی بسیار کوتاه به ما داده اند تا سرزنده باشیم تا ترانه ای زیبا بخوانیم و فرصت به پایان خواهد رسید.
آری این گونه است که هر لحظه غنیمت است.
هنگامی که باورهای اصلی خود را تغییر می دهیم به همان ترتیب زندگیمان دست خوش تغییرات خواهد شد.
فقرا آرزو می کنند که پولی به دست آورند
ثروتمندان ایمان دارند که به دستش می آورند.
تا بتواند در آفرینش تأثیرگذار باشد (قدرت تصویرسازی).
اگر آرمانی یا هدفی در ذهن دارید
ولی تصویری مثبت از آن را نساختهاید موفق نخواهید شد.
این کتاب درباره اهمیت روابط خوب است. در این کتاب میخواهم بگویم بجز بیماری، فقر و کهنسالی، سایر مشکلات مهم بشری مثل خشونت، بزهکاری، بدرفتاری با کودکان، بدرفتاری با همسر، اعتیاد به الکل، و مواد مخدر، روابط جنسی پیش از موعد، عاری از عشق و ناراحتیهای هیجانی معلول روابط غیر رضایت بخش هستند. کل کتاب بیان این قضیه است و راه بهتر کنار آمدن با یکدیگر را نشان میدهد.
من روی چهار نوع رابطه که همگی باید بهبود یابند تمرکز میکنم. این چهار رابطه عبارتند از:
رابطه زن و شوهر، رابطه والد فرزند، رابطه معلم و شاگرد و رابطه مدیر و کارمند. به نظر من اگر این روابط را بهبود نبخشیم، در کاهش مشکلات اشاره شده توفیق چندانی نخواهیم داشت. ابتدا چنین ادعایی را ادعای گستاخانه میدیدم ولی پیش از آنکه کتاب حاضر زیر چاپ برود ف به تحقیقات جدیدی دست یافتم که نظرم را مبنی بر این که نوجوانان برای پرهیز از رفتارهای خود مخرب، به روابط والد و فرزندی و معلم و شاگردی خوب احتیاج دارند، تایید میکردند ...
ویلیام گلاسر