تنها در 2 روز یک میلیون نسخه از یک کتاب جدید فروخته شد
به علت خطا در تایپ کردن، اولین حرف عنوان کتاب
"یک ایده، چگونه می توان همسر خود را تغییر داد.'' "An idea,that can change your WIFE"
در حالی که کلمه واقعی است (LIFE) بود.
دوباره باران گرفت!
باران معشوقه ی من است!
به پیش بازش در مهتابی می ایستم
می گذارم صورتم را و
لباس هایم را بشوید!
اسفنج وار...
باران یعنی برگشتن هوای مه آلود شیروانی های شاد!
باران یعنی قرارهای خیس!
باران یعنی تو بر می گردی،
شعر بر می گردد!
پاییز به معنی رسیدن دست های تابستانی توست!
پاییز یعنی مو و لبان تو
دست کش ها و بارانی تو
و عطر هندی ات که صد پاره ام می کند!
باران، ترانه ای یکرُ وحشی ست!
رُپ رُپه ی طبل های آفریقایی ست
زلزله وار می لرزاندم!
رگباری از نیزه ی سرخ پوستان است!
عشق در موسیقی باران دگرگون می شود!
بدل می شود به یک سنجاب،
به نریانی عرب یا پلیکان غوطه ور در مهتاب!
چندان که آسمان سقفی از پنبه های خاکستری ابر می شود
و باران زمزمه می کند،
من چون گوزنی به دشت می زنم
دنبال عطر علف
و عطر تو که با تابستان از این جا کوچیده!
نزار قبانی
ما ایرانی ها وقتی میخوایم از کسی تعریف کنیم :
عجب نقاشیه نکبت…
چه دست فرمونی داره توله سگ…
چقدر خوب میخونه بد مصب…
چه گیتاری میزنه ناکس…
استاده کامپیوتره لامصب…
موی کوتاه به طرف میاد :چه عوضی شدی…
عجب گلی زد بی وجدان…
بی شرف خیلی کارش درسته…
دوستت دارم وحشتناک…!
اما وقتی میخوایم فحش بدیم:
برو شازده…
چی میگی مهندس…
آخه آدم حسابی…
دکتر برو دکتر…
چطوری آی کیو؟
به به! استاد معظم!
کجایی با مرام؟
باز گلواژه صادر فرمودی؟
دل خود را به یکدیگر بسپارید، اما نه برای نگهداری، زیرا که تنها دست زندگی میتواند دلهایتان را نگه دارد .
جبران خلیل جبران | پیامبر