در معادله زندگی آینده هیچ گاه با گذشته برابر نیست

در معادله زندگی آینده هیچ گاه با گذشته برابر نیست

..:: راز، موفقیت، شادکامی، قانون جذب، قدرت ::..
در معادله زندگی آینده هیچ گاه با گذشته برابر نیست

در معادله زندگی آینده هیچ گاه با گذشته برابر نیست

..:: راز، موفقیت، شادکامی، قانون جذب، قدرت ::..

فقط ۱۸ ثانیه روی چیزی که واقعاً می خواهد تمرکز کنید

بسیاری از سخنرانان موفق به خصوص در حوزه قانون جذب نظیر" ایسترهیکس " نظریه جالبی دارند. آنها می گویند اگر انسان بتواند فقط ۱۸ ثانیه روی چیزی که واقعاً می خواهد تمرکز کند یک زنگ بزرگ در کاینات به صدا در می آید که توجه کل هستی را به سمت این شخص جلب می کند.

اگر این ۱۸ ثانیه بتواند تا ۶۸ ثانیه ادامه یابد دیگر کار تمام است و کل هستی به تکاپو می افتد تا برای فکر متمرکز شده یک راه حل پیدا کند.

اگر آرزوست برآورده اش کند و اگر سوال است برایش جوابی بیابد.

در نگاه اول شاید این عدد ۶۸ ثانیه خیلی کم و ناچیز به نظر برسد.

۶۸ ثانیه یعنی فقط یک دقیقه و هشت ثانیه و بسیاری از افراد می گویند که تمرکز به مدت ۶۸ ثانیه هیچ کاری ندارد!؟

خب آیا شما هم همین طور فکر می کنید؟

بسیار عالی است! امتحان کنید.

خواهید دید که هنوز ۱۸ ثانیه اول رد نشده فکرتان منحرف می شود.

ایده‌ای جدید بلافاصله از اعماق افکارتان ظاهر می شود و نجواگر درونی تان به سخن در می آْید که جدی نگیر و دست از این بازی ها بردار و به مسایل مهم تر زندگی بپرداز و …

ما عادت کرده ایم و در حقیقت عادت داده شده ایم که بدون فکر و بر اساس عادت زندگی کنیم.

ما صبح از خواب بر می خیزیم بدون این که فقط ۶۸ ثانیه برای کارهای روزانه وقت بگذاریم شروع می کنیم به خوردن صبحانه و سر کار رفتن.

بدون اینکه ۶۸ ثانیه مستمر ناقابل برای ارزیابی کارهایمان وقت بگذاریم اسب سرکش ذهن را به این سو و آن سو می تازانیم تا ظهر شود و ناهاری بخوریم و استراحتی و بعد دوباره کار و سپس شب و دور هم جمع شدن و تلویزیون دیدن و بعد خوابیدن.

هر ساعت ۶۰ دقیقه است و شبانه روز شامل هزار و چهارصد و چهل دقیقه است اما ما خیلی مواقع در این ۱۴۴۰ دقیقه شبانه روزمان نمی توانیم ۶۸ ثانیه روی یک موضوع خاص فکرمان را متمرکز کنیم!!

به راستی این فکر پر جست و خیز که نمی تواند ۶۸ ثانیه آرام بگیرد به چه دردی می خورد؟!

فکر پریشان و ناآرام چیزی جز بی قراری و آشفتگی به همراه ندارد.

پیر و جوان و زن و مرد هم نمی شناسد.

فکری که نتواند آرام گیرد و چند لحظه ای روی موضوعی که صاحب فکر صلاح می داند متمرکز شود، مطمئناً به هنگام نیاز و بحران که تمرکز بیشتر لازم است، کارآیی ندارد و فلج می شود.

باید همین الان هر کاری که داریم زمین بگذاریم و به سراغ ذهن ناآرام خود برویم و ۶۸ ثانیه آن را مهار کنیم.

۶۸ ثانیه به شرایطی که الان در آن قرار داریم بیندیشیم.

۶۸ ثانیه بعد به این که واقعا در زندگی چه می خواهیم فکر کنیم.

۶۸ ثانیه بعد به خوشبختی های خودمان بیندیشیم و ۶۸ ثانیه دیگر به این فکر کنیم که چقدر آرام می شویم وقتی روی مسائل زندگی خودمان با آرامش فکر می کنیم.

کاینات بیرون از بدن ما گوش به فرمان ماست تا هر چه را می خواهیم به او ابلاغ کنیم.

اما به یک شرط و آن این است که موقع دستور دادن این طرف و آن طرف نپریم.

۶۸ ثانیه یک جا بایستیم و صریح و شفاف بگوییم چه می خواهیم.


اعتماد به نفس

اعتماد به نفس یک کلید حیاتی برای موفقیت در هر قدمی از زندگی است. افراد دارای اعتماد به نفس بالا بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. آنها راحتتر از دیگران به اهداف خود دست پیدا می کنند. در مقابل افراد با اعتماد به نفس پایین اغلب در پایان کار بازنده هستند. شما هم اگر می خوهید زندگی موفقی داشته باشید باید اعتماد به نفس خود را بالا ببرید. در این مقاله نکاتی برای افزایش اعتماد به نفس ارائه می شود.

ــ اعتماد به نفس در افرادی یافت می شود که عزت نفس واقعی داشته باشند. آنها ارزش وجودی خود را می دانند و براساس آن عمل می کنند. یک راه خوب برای شناخت بهتر ارزش وجودی خود این است که هر روز لیستی از توانایی ها و هنرهای خود تهیه کنید. آنوقت خود شگفت زده خواهید شد وقتی می بینید چقدر کارهای مثبت در زندگی وجود دارد که شما هر روز انجام داده اید، اما تا به حال به آنها توجهی نداشتید. هر بار که به این لیست نگاه می کنید اعتماد به نفس تمام وجودتان را می لرزاند و نیرویی در شما ایجاد می کند که می خواهد شما را به جلو براند.

ــ اهداف خود را شفاف سازید. اگر لازم است آنها را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید. آنقدر اهداف خود را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید تا بتوانید آنها را اداره کنید. هر بار که به یک هدف کوچک دست می یابید خود را تشویق کنید. این عمل اعتماد به نفس شما را بالا می برد و به شما کمک می کند به اهداف بزرگتر برسید.

ــ یک مرشد شایسته که بتواند به شما در رسیدن اهدافتان کمک کند بیابید. بیشتر افراد موفق در زندگی خود مرشد دارند که قبلاً راهی را که آنها اکنون طی می کنند او قبلاً طی کرده است. مرتباً مرشد خود را ببینید و از او مشورت و پشتیبانی بخواهید. آنوقت خواهید دید که هر روز چیزهای باارزشی می آموزید.

ــ با افرادی که دارای شخصیت مثبت و پشتیبان هستند ارتباط داشته باشید. به آنها به همان میزان که به شما احترام می کنند شما هم با آنها همچنان رفتار کنید. از معاشرت با افرادی که دارای شخصیت منفی هستند و سبب بروز بحران در شما می شوند پرهیز کنید. این افراد سبب فرسایش اعتماد به نفس ارزشمند شما می شوند. آنها شما را وادار می کنند قسمت منفی شخصیت خود نگاه کنید و نه قسمت مثبت آن. بعد از مدتی شما در دنیای منفی و بدگمان آنها احاطه می شوید. هیچ چیز نمی تواند مخرب تر از این  باشد. از چنین دوستانی در سریعترین زمان ممکن دوری کنید.

ــ به اینکه چگونه به نظر می رسید توجه کنید. از خوب لباس پوشیدن و مرتب بودن لذت ببرید. این باعث می شود احساس خوبی داشته باشید. و دیگران به شما با دید متفاوتی بنگرند. به خاطر داشته باشید که وجود هر انسانی خواهان رفاقت و همراهی با افراد باهوش موفق و خوش ظاهر است. شما خیلی زود می توانید یک منبع جاذبه باشید اگر ظاهر مثبت و برازنده ای داشته باشید.

ــ از عدم موفقیت نترسید. آنها را انگیزه ای برای برداشتن گامهای بلندتر قرار دهید و به حرکت خود ادامه دهید. به خود بگویید که دفعه بعد موفق خوهید شد. هیچگاه اجازه ندهید که خطاهای شما باعث درهم شکستن شما شوند. آنها شما را درون پوسته ای نگه می دارند و اعتماد به نفس شما را ویران می کند. بهترین کار این است که خطاهای خود را به عنوان یک چیز بی اهمیت کوچک شمارید و به یک مبارزه تازه فکر کنید. البته شما از اشتباهات خود چیز های تازه یاد می گیرید، و در مورد توانایی های خود واقع بین باشید. افرادی که سعی می کنند به چیزی بیش از توان خود دست یابند اغلب سقوط می کنند. شما نباید اسم این را اعتماد به نفس بنامید.

ــ با ورزش و رژیم خود را سرحال و بدنتان را متناسب نگه دارید. یک فرد سالم و تندرست و قوی فعالتر است و در حرفه خود چیزهای بیشتری بدست می آورد. سلامتی بدنی همانند اعتماد به نفس سبب درخشش چهره شما می شود.

ــ محدوده وسیعی از علاقه مندیها داشته باشید و علاقه خود را با پیگیری زمینه مورد توجه که در دنیا چه می گذرد فعال نگه دارید. افراد زیادی را ملاقات کنید و با آنها صحبت کنید. تمام توجه خود را روی کار و مشکلاتتان متمرکز نکنید. توجه خود را به کارها و دلبستگی های جدید معطوف کنید. این عمل ذهن شما را به خوشی مشغول می کند و اعتماد به نفس شما را بالا می برد.

ــ بر روی کارهایی که به خوبی از عهده آن برآیید وقت بگذارید. احتمالاً شما در گذشته در زمینه هایی تبحر داشته اید ولی به علت کمبود وقت از آنها غافل شده اید. دوباره به آن فعالیتها باز گردید و خواهید دید که اعتماد به نفس شما افزایش می یابد.


رؤیای خود را دنبال کن « جک کانفیلد »

موفقیت به معنای بدست آوردن آن چیزی است که می خواهید.

شادی به معنای خواستن آن چیزی است که دارید.



من دوستی به نام مانتی رابرتز دارم که یک مزرعه پرورش اسب دارد.

یک روز که در حال صحبت بودیم او داستانی را برای من نقل کرد. داستان پسری که فرزند یک تعلیم دهنده اسب دوره گرد بوده که از اصطبلی به اصطبل دیگر، از مسابقه ای به مسابقه دیگر و از مزرعه ای به مزرعه دیگر می رفت تا اسب ها را آموزش دهد. بنابراین درس خواندن آن پسر در دبیرستان مرتباً با وقفه مواجه می شد وقتیکه سال آخر دبیرستان بود از او خواسته شد تا در یک صفحه بنویسید تا در آینده می خواهد که و چه کاره باشد.

آن شب او هفت صفحه در توصیف هدف خود یعنی داشتن یک مزرعه پرورش اسب نوشت. او درباره رؤیای خود با تمام جزئیاتش نوشت و حتی یک شکل از یک مزرعه 200 جریبی که در آن محل ساختمانها و اصطبلها و مسیر مسابقه مشخص شده بود کشید. و سپس نقشه یک ساختممان 370 متر مربعی را کشید که در مزرعه 200 جریبی او واقع شده بود.

او تمام آرزوهای خود را در آن پروژه قرار داد و روز بعد آنرا به معلم  داد. دو روز بعد نوشته هایش به دست خودش بازگشت در صفحه اول یک F (نمره بسیار پایین) با رنگ قرمز نوشته شده بود. با یک توجه که نوشته بود «بعد از کلاس بیا پیش من». پسر با  صفحات حاوی رؤیاهایش به دیدن معلم خود رفت و از او پرسید چرا نمره اش F شده است؟

معلم در پاسخ به او گفت این یک رؤیای غیر واقعی برای پسری در شرایط توست. تو فرزند یک خانواده دوره گرد از خانواده سطح پایینی هستی! و هیچ سرمایه ای نداری برای داشتن یک مزرعه پرورش اسب مقدار زیادی پول لازم است. تو باید یک زمین و اسبهایی با نژاد اصیل بخری و آنها را تکثیر کنی که همه اینها مقدار زیادی پول لازم دارد. برای انجام چنین کاری هیچ راهی وجود ندارد. پس از آن، معلم اضافه کرد: اگر تو دوباره با واقع گرایی بیشتری این مطالب را بنویسی من هم در نمره تو تجدید نظر می کنم.

پسر به خانه رفت و مدت طولانی در این مورد فکر کرد و از پدرش در این باره کمک خواست ولی پدرش به او گفت ببین پسرم تو باید خودت این کار را تمام کنی و از ذهن خودت کمک بگیری. البته من می دانم که این تصمیم بزرگی برای توست.

بالاخره بعد از یک هفته کلنجار رفتن پسر همان صفحات را بدون هیچ تغییری به معلمش برگرداند و به معلمش گفت تو می توانی نمره F را برای من نگه داری و من هم رؤیای خود را برای خودم نگه می دارم.

بله آن پسر مانتی بود. او اکنون یک مزرعه اسب 200 جریبی دارد و در حالی این داستان را تعریف می کرد که در خانه 370 متر مربعی خود نشسته بود. مانتی ادامه داد. من هنوز آن ورق کاغذها را دارم. او اضافه کرد بهترین قسمت داستان اینجاست که دو تابستان پیش همان معلم دبیرستان 30 دانش آموز خود را به مزرعه اسب من برای یک تور یک هفته ای آورد. وقتی که معلم قدیمی داشت آنجا را ترک می کرد گفت من معلم تو بودم من سارق رؤیای تو بودم. در آن سالها من رؤیای بچه های زیادی را دزدیدم اما خوشبختانه تو آنقدر عاقل بودی که رؤیای خود را نگه داری.

اجازه ندهید هیچ کس رؤیای شما را بدزدد از قلب خود فرمان بگیرید.


« استیو جابز » بنیانگذار شرکت اَپل

 

استیو جابز یکی از موفق ترین کارآفرین های نسل حاضر است. موفقیت او داستانی افسانه ای دارد. او پس از از شش ماه از دانشگاه اخراج شد، و در کف اتاق دوستان خود می خوابید و بطری های خالی را جمع آوری می کرد و می فروخت تا 5 سنت برای غذا بدست آورد. ولی او همه اینها را تحمل کرد تا اینکه بالاخره توانست شرکت اپل و همینطور شرکت انیمیشن پیکسار را بنا کند. 


1- آنچه را دوست دارید انجام دهید. عشق و علاقه واقعی خود را بشناسید. ببینید چه چیزی را دوست دارید عوض کنید یا چه چیزی را با شور و شوق می خواهید بسازید. تنها راه انجام کارهای بزرگ این است که عاشق کاری باشید که انجام می دهید.

2- متفاوت باشید. متفاوت فکر کنید. «دزد دریایی بودن بهتر از این است که به نیروی دریایی بپیوندید!» (منظور این است که در یک سیستم خشک انعطاف فکری خود را از دست می دهید.)

3- کار را با بیشترین کیفیت انجام دهید. در هر حرفه ای که هستید سعی کنید به بهترین شکل آن را انجام دهید. کمتر بخوابید. موفقیت تولید کننده موفقیت است. پس تشنه موفقیت باشید. بهترین افراد را با بیشترین علاقه استخدام کنید تا برترین باشید.

4_ از آنالیز SWOT استفاده کنید.

(SWOT مخفف Strengths, Weakness, Opportunities and Threats به معنای تجزیه و تحلیل سازمان در شرایط قدرت و ضعف و شناسایی فرصت ها و تهدیدها برای آمادگی هر چه بیشتر است). به محض اینکه یک سازمان را بنیانگذاری می کنید یا در سازمانی مشغول به کار می شوید لیستی از قدرت ها و ضعف ها تهیه کنید و آن را روی کاغذ بیاورید. شک نکنید سیب های بد را از کمپانی بیرون بیندازید!

5- کارآفرین باشید. به اولین چیز بزرگی که در مرحله بعدی قراردارد بنگرید. یک سری طرح و ایده آماده کنید که بوسیله آنها بتوانید به سرعت و قاطعیت عمل کنید و از این پنجره به دنیای جدیدتری پرواز کنید. بعضی مواقع اولین مرحله سخت ترین مرحله است. فقط عمل کنید. جرات داشته باشید از قلب خود الهام بگیرید.

6- کوچک شروع کنید، بزرگ فکر کنید. در آن واحد نگران همه چیز نباشید. برای شروع فقط تعداد کمی از کارهای ساده را انجام دهید.

7- بر روی محصول تمرکز کنید. مردم با کارایی شما درباره شما قضاوت می کنند. بنابراین روی محصول یا خروجی سیستم خود تمرکز کنید سعی کنید پیمانه ای برای کیفیت باشید. بعضی از افراد دیگر تحمل کیفیت پایین را ندارند. تبلیغ کنید. اگر محصول شما شناخته نشود فرصت فروخته شدن هم پیدا نخواهد کرد. به طراحی دقت کنید. «ما دکمه های صفحه نمایش را آنقدر خوب ساخته ایم که گاهی هوس می کنید آن را لیس بزنید.» «(البته) طراحی فقط ظاهر یا احساسی که ایجاد می کند نیست، بلکه درباره کارایی هم هست.»

8- سعی کنید در بازار پیشرو باشید. تکنولوژی های اولیه ای را که در حرفه خود لازم دارید صاحب شوید و کنترل کنید. اگر تکنولوژی بهتری در دسترس است از آن استفاده کنید مهم نیست کس دیگری از آن استفاده می کند یا خیر. اولین باشید. و آن را تبدیل به یک استاندارد در صنعت خود نمایید.

9- جویای بازخورد باشید. درباره نتیجه کار یا محصول خود از افراد با سوابق و تجربیات متفاوت پرس و جو کنید. هر کدام از آنها یک چیز مفید به شما خواهند گفت. اگر شما در بالای زنجیره مدیریت باشید بعضی از افراد می ترسند پاسخ مناسب بدهند. در این هنگام می توانید نظرات دیگران را به صورت غیر حضوری دریافت کنید یا از افراد دیگر بخواهید این کار را برای شما انجام دهند. توجه خود را معطوف نظرات کسانی بکنید که از محصول شما استفاده می کنند. «نخست به مشتریان گوش دهید.»

10- نوآوری داشته باشید. نوآوری یک رهبر را از یک پیرو متمایز می کند. تفویض اختیار کنید. اجازه دهید افراد کارا 50% از کارهای روزمره و روتین شما را انجام دهند تا بتوانید این زمان را روی طرح ها، کالاها و خدمات جدید صرف کنید. برای اینکه بدانید اشتباه نمی کنید هزاران چیز را رد کنید یا به عبارت دیگر باید روش های زیادی را امتحان کنید و بسیار سعی کنید. روی یک اختراع اساسی یا نوآوری مهم تمرکز کنید. افرادی را استخدام کنید که می خواهند کاری بزرگ و جهانی انجام دهند. شما به یک فرهنگ تولیدی قوی احتیاج دارید حتی اگر از برترین تکنولوژی استفاده می کنید. سازمان های زیادی هستند که تعداد زیادی مهندس و افراد باهوش دارند. اما در نهایت آنها به یک نیروی گرانشی احتیاج دارند تا همه این افراد را برای یک هدف به جلو براند.

11- از خطا و شکست بیاموزید. بعضی از مواقع هنگامی که نوآوری می کنید مرتکب اشتباهاتی می شوید. در این هنگام باید به سرعت اشتباهات خود را قبول کنید. و سعی کنید نوآوری های جدیدی همراه با بهینه سازی های لازم داشته باشید. (زمانی که تجربه یک اشتباه یا شکست را دارید وقتی دوباره سعی می کنید کافیست به علت شکست فکر کنید و ببینید چگونه می توانید عمل کنید که بهتر نتیجه بگیرید. و اگر متوجه نشدید شاید باید یکبار دیگر شکست بخورید تا متوجه اشتباه خود شوید! در این حالت می توانید روش خود را بهینه سازی کنید.)

12- پی در پی بیاموزید. همیشه یک چیز دیگر برای آموختن وجود دارد! برای ایده های جدید گرده افشانی کنید می توانید این کار را در درون یا خارج از سازمان خود انجام دهید. از مشتریان، رقبا و شرکای خود یاد بگیرید. اگر با کسی شریک هستید که از او خوشتان نمی آید سعی کنید او را دوست داشته باشید آنها را بالا بکشید و از آنها سود ببرید. دشمن خود را رو در رو نقد کنید اما این کار را صادقانه انجام دهید.


زندگی نامه ناپلئون هیل

درمعادله زندگی آینده هیچ گاه با گذشته برابر نیست.


ناپلئون هیل را به جرات می توان یکی از بزرگ ترین استادان موفقیت در تمام دوران ها و از بنیانگذاران این فن نامید. یکی از دلایلی که این گفته را تایید می کند کتاب معروف او «فکر کن و ثروتمند شو» است و کسانیکه این کتاب را خوانده اند و به دستورات آن عمل کرده اند اعتراف کرده اند بزرگترین فرمول موفقیت را در آن کشف کرده اند.

ناپلئون هیل در منطقه ای روستایی اما زیبا در ایالت ویرجینیای آمریکا بدنیا آمد. او وقتی 10 سال داشت مادر خود را از دست داد پدر و نا مادریش او را بزرگ کردند. در حالیکه بیشر مردم از پدر و مادر خود برای شروع یک زندگی جدید و مستقل شدن کمک می گیرند هیل به چنان موفقیتی دست یافت که توانست کاملا روی پای خود بایستد اما در این موفقیت یک نفر به او کمک بزرگی کرد و آنهم کسی نبود جز «آندره کارنجی» . کارنجی متوجه شده بود که هیل نویسنده بزرگی خواهد شد.

آندره از ناپلئون هیل خواسته بود با افراد مرفه جامعه و از آن مهمتر با مردان و زنان فوق موفق مصاحبه کند و راز موفقیت آنها را دریابد. کارنجی از ناپلئون هیل حمایت می کرد ولی هیچگاه به او نگفت که از نظر مالی هم او را پشتیبانی خواهد کرد و به او پولی نداد. احتمالاً او می دانست که استعداد فوق العاده او در نویسندگی بزرگترین پشتیبان مالی او خواهد بود.

او برای هدف منحصر به فردی که دنبال می کرد و جمع آوری و مستند سازی اسرار پنهان هر مرد و زن موفق چیز های جدید آموخت و در نهایت این تلاش منجر به نوشتن کتابی شد که بعد ها با نام «فکر کن و ثروتمند شو» منتشر شد. هیل با معروفترین و موثرترین افراد تمام دوران ها مانند: توماس ادیسون، الکساندر گراهام بل، جرج ایستمن، هنری فورد، جان دی راکفلر، تئودور روزولت، وود رو ویلسون و بسیاری افراد دیگر مصاحبه کرد. او بیست سال زحمت کشید تا راهنمای موفقیت را تولید کند کتابی که در ابتدا «قانون موفقیت» نام گرفت.

گذشته از اینکه او یک نویسنده مورد احترام بود یک ویراستار، ناشر و مشاور فوق العاده هم بود او معمولاً دیدگاه های خود را به کارنجی می گفت و کارنجی هم این راهنمایی ها را به صورت رسمی به رئیس جمهور وقت آن زمان فرانکلین روزولت می نوشت.

در سال 1973 دست نوشته های هیل با رنگ و لعاب بیشتر و تیتر جدید «فکر کن و ثروتمند شو» ( به انگلیسی Think and Grow ) چاپ شد و تا کنون هم در حال چاپ است و تا زمان نگارش این مقاله بیش از 30 میلیون نسخه از این کتاب چاپ شده است و این عدد هنوز در حال رشد است.

آنچه بیش از همه درباره او برجسته است سخنان نغز اوست که بسیار مورد توجه بوده و هنوز هم هست. به طوریکه استادان موفقیت و اساتید دانشگاه ها هنوز از آنها در سخنان خود استفاده می کنند. یکی از این سخنان این است. « یک هدف یک رویاست با یک ضرب العجل» این جمله را هنوز بسیاری از نویسندگان با علاقه در نوشته های خود استفاده می کنند.

از دیگر سخنان او : «بزرگترین فرصت زندگی شما شاید همین لحظه ای باشد که در آن به سر می برید.» ، « اگر نمی توانید کارهای بزرگ انجام دهید کار های کوچک به شیوه بزرگان انجام دهید.» سخنان ناپلئون هیل و لحنش به طور آشکاری نشان می دهد که او شاگرد آندره است در این سخنان قدرتی نهفته است که شدیداً مخاطب خود را تهییج می کند تا یک زندگی فوق العاده بسازد حتی بعضی از افرادی که با استفاده از راهنمایی های هیل به موفقیت بزرگی رسیده بودند اعتراف می کردند که اگر هیل چشمان ما را باز نمی کرد اکنون یک زندگی معمولی داشتند.  کتاب «فکر کن و ثروتمند شو» همیشه برای رساندن افراد معمولی به موفقیت  خود را مسئول دانسته است. با تشکر از ناپلئون هیل بخاطر سالها زحمتی که برای نوشتن این کتاب متحمل شد و آنرا به جامعه بشری تقدیم کرد.