در معادله زندگی آینده هیچ گاه با گذشته برابر نیست

در معادله زندگی آینده هیچ گاه با گذشته برابر نیست

..:: راز، موفقیت، شادکامی، قانون جذب، قدرت ::..
در معادله زندگی آینده هیچ گاه با گذشته برابر نیست

در معادله زندگی آینده هیچ گاه با گذشته برابر نیست

..:: راز، موفقیت، شادکامی، قانون جذب، قدرت ::..

رؤیای خود را دنبال کن « جک کانفیلد »

موفقیت به معنای بدست آوردن آن چیزی است که می خواهید.

شادی به معنای خواستن آن چیزی است که دارید.



من دوستی به نام مانتی رابرتز دارم که یک مزرعه پرورش اسب دارد.

یک روز که در حال صحبت بودیم او داستانی را برای من نقل کرد. داستان پسری که فرزند یک تعلیم دهنده اسب دوره گرد بوده که از اصطبلی به اصطبل دیگر، از مسابقه ای به مسابقه دیگر و از مزرعه ای به مزرعه دیگر می رفت تا اسب ها را آموزش دهد. بنابراین درس خواندن آن پسر در دبیرستان مرتباً با وقفه مواجه می شد وقتیکه سال آخر دبیرستان بود از او خواسته شد تا در یک صفحه بنویسید تا در آینده می خواهد که و چه کاره باشد.

آن شب او هفت صفحه در توصیف هدف خود یعنی داشتن یک مزرعه پرورش اسب نوشت. او درباره رؤیای خود با تمام جزئیاتش نوشت و حتی یک شکل از یک مزرعه 200 جریبی که در آن محل ساختمانها و اصطبلها و مسیر مسابقه مشخص شده بود کشید. و سپس نقشه یک ساختممان 370 متر مربعی را کشید که در مزرعه 200 جریبی او واقع شده بود.

او تمام آرزوهای خود را در آن پروژه قرار داد و روز بعد آنرا به معلم  داد. دو روز بعد نوشته هایش به دست خودش بازگشت در صفحه اول یک F (نمره بسیار پایین) با رنگ قرمز نوشته شده بود. با یک توجه که نوشته بود «بعد از کلاس بیا پیش من». پسر با  صفحات حاوی رؤیاهایش به دیدن معلم خود رفت و از او پرسید چرا نمره اش F شده است؟

معلم در پاسخ به او گفت این یک رؤیای غیر واقعی برای پسری در شرایط توست. تو فرزند یک خانواده دوره گرد از خانواده سطح پایینی هستی! و هیچ سرمایه ای نداری برای داشتن یک مزرعه پرورش اسب مقدار زیادی پول لازم است. تو باید یک زمین و اسبهایی با نژاد اصیل بخری و آنها را تکثیر کنی که همه اینها مقدار زیادی پول لازم دارد. برای انجام چنین کاری هیچ راهی وجود ندارد. پس از آن، معلم اضافه کرد: اگر تو دوباره با واقع گرایی بیشتری این مطالب را بنویسی من هم در نمره تو تجدید نظر می کنم.

پسر به خانه رفت و مدت طولانی در این مورد فکر کرد و از پدرش در این باره کمک خواست ولی پدرش به او گفت ببین پسرم تو باید خودت این کار را تمام کنی و از ذهن خودت کمک بگیری. البته من می دانم که این تصمیم بزرگی برای توست.

بالاخره بعد از یک هفته کلنجار رفتن پسر همان صفحات را بدون هیچ تغییری به معلمش برگرداند و به معلمش گفت تو می توانی نمره F را برای من نگه داری و من هم رؤیای خود را برای خودم نگه می دارم.

بله آن پسر مانتی بود. او اکنون یک مزرعه اسب 200 جریبی دارد و در حالی این داستان را تعریف می کرد که در خانه 370 متر مربعی خود نشسته بود. مانتی ادامه داد. من هنوز آن ورق کاغذها را دارم. او اضافه کرد بهترین قسمت داستان اینجاست که دو تابستان پیش همان معلم دبیرستان 30 دانش آموز خود را به مزرعه اسب من برای یک تور یک هفته ای آورد. وقتی که معلم قدیمی داشت آنجا را ترک می کرد گفت من معلم تو بودم من سارق رؤیای تو بودم. در آن سالها من رؤیای بچه های زیادی را دزدیدم اما خوشبختانه تو آنقدر عاقل بودی که رؤیای خود را نگه داری.

اجازه ندهید هیچ کس رؤیای شما را بدزدد از قلب خود فرمان بگیرید.


خوش بین باشید !

خوش بینی دائمی یعنی نیروی چند برابر تقویت شده.
  • خوش بینی پایه و اساس شجاعت است.
  • بعضی افراد زندگی را با نیمه پر لیوان به خوشی می گذرانند و عده دیگر کل عمر خود را برای نیمه خالی لیوان حسرت می خورند. اما حقیقت این است که لیوانی با مقدار مشخص آب وجود دارد. و از اینجا به بعد به شما بستگی دارد.
  • خوش بینی حقیقتی است غیر قابل انکار و همه ارزش آنرا می دانند ولی بد بینی  هم وجود دارد حال انتخاب با شماست که کدام یک را برگزینید.
  • یک راه سخت کار کردن بدون دلگرمی و امید است. در مقابل سخت کار کردن و خوش بین بودن راهی است که هر کسی می تواند باور  خویش را تقویت کند.
  • فرد خوش بین چیزی دارد که کمتر محتاج شرایط و ابزار می شود.
  • درست وقتی که اتفاقات اطراف ما غیر قابل کنترل می شوند ما می توانیم آنچه را در درون ما می گذرد کنترل کنیم.
  • یک فرد خوش بینی در هر بلا و بد بختی یک فرصت می یابد حال آنکه فرد بد بین در هر فرصت بد بختی ها را می بیند.
  • اگر فکر کنید که کاری می توانید انجام دهید یا فکر کنید که کاری را نمی توانید انجام دهید خوب حق باش شماست و همین گونه خواهد شد.
  • کمتر چیزی در دنیا قدرتمند تر از یک نیروی مثبت، یک لبخند، یک کلمه امیدوار کننده و یک «تو می توانی» است. آنهم وقتی که شرایط سخت فرا می رسد.
  • خوشبختی باوری است که به موفقیت منجر می شود. هیچ چیز بدون امید و اعتماد به نفس اتفاق نمی افتد.
  • هیچ انسان بد بینی تا به حال درباره اسرار انسان های موفق صحبت نکرده است، یا برای پیدا کردن یک سرزمین ناشناخته به دریا نرفته است، یا بهشت جدیدی را در برابر روح انسان نمایان نساخته است.

جملات مثبت ++++

  • با استعداد متوسط اما پشتکار متوسط به هر چه بخواهید می رسید.
  • اگر در کارها جدیت به خرج ندهید بی استعدادترین افراد مصمم و با اراده از شما پیشی می گیرند.
  • کارتان را آغاز کنید توانایی انجامش به دنبال می آید.
  • خداوند به هر پرنده ای دانه ای می دهد ولی آنرا داخل لانه اش قرار نمی دهد.
  • اثر کمرنگ ترین نوشته ها بیشتر از قویترین حافظه هاست.
  • مردان شجاع فرصت می آفرینند و ترسوها و ضعیفان منتظر فرصت می نشینند.
  • تغییرات غیراصولی هرج و مرج ایجاد می کند و تغییر نکردن پوسیدگی است.
  • گوش شنوا زیر بنای مهارتهای ارتباطی است.
  • دشوارترین قدم همان قدم اول است.
  • هرگز چیزی تغییر نیافته این ماییم که عوض می شویم.
  • برای شنا کردن در جهت مخالف رودخانه سختکوشی لازم است وگرنه هر ماهی مرده ای می تواند در جهت آب شنا کند.
  • آن قدر شکست خوردن را تجربه کنید تا شکست دادن را بیاموزید.
  • رمز سلامتی قرار دادن کمی هیجان به جای آسایش است.
  • کتاب معلمی است که بدون عصا و تازیانه ما را تربیت می کند.
  • فردی که به خود اطمینان دارد محتاج تعریف دیگران نیست.
  • آنچه هستید بهتر شما را معرفی می کند تا آنچه می گویید.
  • از فعالیتهای بزرگ نهراسید زیرا هر فعالیت بزرگی را می توان به فعالیتهای کوچکتر تقسیم کرد.
  • همواره به خاطر داشته باشید آخرین کلید باقی مانده شاید بازگشاینده در قفل باشد.

« استیو جابز » بنیانگذار شرکت اَپل

 

استیو جابز یکی از موفق ترین کارآفرین های نسل حاضر است. موفقیت او داستانی افسانه ای دارد. او پس از از شش ماه از دانشگاه اخراج شد، و در کف اتاق دوستان خود می خوابید و بطری های خالی را جمع آوری می کرد و می فروخت تا 5 سنت برای غذا بدست آورد. ولی او همه اینها را تحمل کرد تا اینکه بالاخره توانست شرکت اپل و همینطور شرکت انیمیشن پیکسار را بنا کند. 


1- آنچه را دوست دارید انجام دهید. عشق و علاقه واقعی خود را بشناسید. ببینید چه چیزی را دوست دارید عوض کنید یا چه چیزی را با شور و شوق می خواهید بسازید. تنها راه انجام کارهای بزرگ این است که عاشق کاری باشید که انجام می دهید.

2- متفاوت باشید. متفاوت فکر کنید. «دزد دریایی بودن بهتر از این است که به نیروی دریایی بپیوندید!» (منظور این است که در یک سیستم خشک انعطاف فکری خود را از دست می دهید.)

3- کار را با بیشترین کیفیت انجام دهید. در هر حرفه ای که هستید سعی کنید به بهترین شکل آن را انجام دهید. کمتر بخوابید. موفقیت تولید کننده موفقیت است. پس تشنه موفقیت باشید. بهترین افراد را با بیشترین علاقه استخدام کنید تا برترین باشید.

4_ از آنالیز SWOT استفاده کنید.

(SWOT مخفف Strengths, Weakness, Opportunities and Threats به معنای تجزیه و تحلیل سازمان در شرایط قدرت و ضعف و شناسایی فرصت ها و تهدیدها برای آمادگی هر چه بیشتر است). به محض اینکه یک سازمان را بنیانگذاری می کنید یا در سازمانی مشغول به کار می شوید لیستی از قدرت ها و ضعف ها تهیه کنید و آن را روی کاغذ بیاورید. شک نکنید سیب های بد را از کمپانی بیرون بیندازید!

5- کارآفرین باشید. به اولین چیز بزرگی که در مرحله بعدی قراردارد بنگرید. یک سری طرح و ایده آماده کنید که بوسیله آنها بتوانید به سرعت و قاطعیت عمل کنید و از این پنجره به دنیای جدیدتری پرواز کنید. بعضی مواقع اولین مرحله سخت ترین مرحله است. فقط عمل کنید. جرات داشته باشید از قلب خود الهام بگیرید.

6- کوچک شروع کنید، بزرگ فکر کنید. در آن واحد نگران همه چیز نباشید. برای شروع فقط تعداد کمی از کارهای ساده را انجام دهید.

7- بر روی محصول تمرکز کنید. مردم با کارایی شما درباره شما قضاوت می کنند. بنابراین روی محصول یا خروجی سیستم خود تمرکز کنید سعی کنید پیمانه ای برای کیفیت باشید. بعضی از افراد دیگر تحمل کیفیت پایین را ندارند. تبلیغ کنید. اگر محصول شما شناخته نشود فرصت فروخته شدن هم پیدا نخواهد کرد. به طراحی دقت کنید. «ما دکمه های صفحه نمایش را آنقدر خوب ساخته ایم که گاهی هوس می کنید آن را لیس بزنید.» «(البته) طراحی فقط ظاهر یا احساسی که ایجاد می کند نیست، بلکه درباره کارایی هم هست.»

8- سعی کنید در بازار پیشرو باشید. تکنولوژی های اولیه ای را که در حرفه خود لازم دارید صاحب شوید و کنترل کنید. اگر تکنولوژی بهتری در دسترس است از آن استفاده کنید مهم نیست کس دیگری از آن استفاده می کند یا خیر. اولین باشید. و آن را تبدیل به یک استاندارد در صنعت خود نمایید.

9- جویای بازخورد باشید. درباره نتیجه کار یا محصول خود از افراد با سوابق و تجربیات متفاوت پرس و جو کنید. هر کدام از آنها یک چیز مفید به شما خواهند گفت. اگر شما در بالای زنجیره مدیریت باشید بعضی از افراد می ترسند پاسخ مناسب بدهند. در این هنگام می توانید نظرات دیگران را به صورت غیر حضوری دریافت کنید یا از افراد دیگر بخواهید این کار را برای شما انجام دهند. توجه خود را معطوف نظرات کسانی بکنید که از محصول شما استفاده می کنند. «نخست به مشتریان گوش دهید.»

10- نوآوری داشته باشید. نوآوری یک رهبر را از یک پیرو متمایز می کند. تفویض اختیار کنید. اجازه دهید افراد کارا 50% از کارهای روزمره و روتین شما را انجام دهند تا بتوانید این زمان را روی طرح ها، کالاها و خدمات جدید صرف کنید. برای اینکه بدانید اشتباه نمی کنید هزاران چیز را رد کنید یا به عبارت دیگر باید روش های زیادی را امتحان کنید و بسیار سعی کنید. روی یک اختراع اساسی یا نوآوری مهم تمرکز کنید. افرادی را استخدام کنید که می خواهند کاری بزرگ و جهانی انجام دهند. شما به یک فرهنگ تولیدی قوی احتیاج دارید حتی اگر از برترین تکنولوژی استفاده می کنید. سازمان های زیادی هستند که تعداد زیادی مهندس و افراد باهوش دارند. اما در نهایت آنها به یک نیروی گرانشی احتیاج دارند تا همه این افراد را برای یک هدف به جلو براند.

11- از خطا و شکست بیاموزید. بعضی از مواقع هنگامی که نوآوری می کنید مرتکب اشتباهاتی می شوید. در این هنگام باید به سرعت اشتباهات خود را قبول کنید. و سعی کنید نوآوری های جدیدی همراه با بهینه سازی های لازم داشته باشید. (زمانی که تجربه یک اشتباه یا شکست را دارید وقتی دوباره سعی می کنید کافیست به علت شکست فکر کنید و ببینید چگونه می توانید عمل کنید که بهتر نتیجه بگیرید. و اگر متوجه نشدید شاید باید یکبار دیگر شکست بخورید تا متوجه اشتباه خود شوید! در این حالت می توانید روش خود را بهینه سازی کنید.)

12- پی در پی بیاموزید. همیشه یک چیز دیگر برای آموختن وجود دارد! برای ایده های جدید گرده افشانی کنید می توانید این کار را در درون یا خارج از سازمان خود انجام دهید. از مشتریان، رقبا و شرکای خود یاد بگیرید. اگر با کسی شریک هستید که از او خوشتان نمی آید سعی کنید او را دوست داشته باشید آنها را بالا بکشید و از آنها سود ببرید. دشمن خود را رو در رو نقد کنید اما این کار را صادقانه انجام دهید.


زندگی نامه ناپلئون هیل

درمعادله زندگی آینده هیچ گاه با گذشته برابر نیست.


ناپلئون هیل را به جرات می توان یکی از بزرگ ترین استادان موفقیت در تمام دوران ها و از بنیانگذاران این فن نامید. یکی از دلایلی که این گفته را تایید می کند کتاب معروف او «فکر کن و ثروتمند شو» است و کسانیکه این کتاب را خوانده اند و به دستورات آن عمل کرده اند اعتراف کرده اند بزرگترین فرمول موفقیت را در آن کشف کرده اند.

ناپلئون هیل در منطقه ای روستایی اما زیبا در ایالت ویرجینیای آمریکا بدنیا آمد. او وقتی 10 سال داشت مادر خود را از دست داد پدر و نا مادریش او را بزرگ کردند. در حالیکه بیشر مردم از پدر و مادر خود برای شروع یک زندگی جدید و مستقل شدن کمک می گیرند هیل به چنان موفقیتی دست یافت که توانست کاملا روی پای خود بایستد اما در این موفقیت یک نفر به او کمک بزرگی کرد و آنهم کسی نبود جز «آندره کارنجی» . کارنجی متوجه شده بود که هیل نویسنده بزرگی خواهد شد.

آندره از ناپلئون هیل خواسته بود با افراد مرفه جامعه و از آن مهمتر با مردان و زنان فوق موفق مصاحبه کند و راز موفقیت آنها را دریابد. کارنجی از ناپلئون هیل حمایت می کرد ولی هیچگاه به او نگفت که از نظر مالی هم او را پشتیبانی خواهد کرد و به او پولی نداد. احتمالاً او می دانست که استعداد فوق العاده او در نویسندگی بزرگترین پشتیبان مالی او خواهد بود.

او برای هدف منحصر به فردی که دنبال می کرد و جمع آوری و مستند سازی اسرار پنهان هر مرد و زن موفق چیز های جدید آموخت و در نهایت این تلاش منجر به نوشتن کتابی شد که بعد ها با نام «فکر کن و ثروتمند شو» منتشر شد. هیل با معروفترین و موثرترین افراد تمام دوران ها مانند: توماس ادیسون، الکساندر گراهام بل، جرج ایستمن، هنری فورد، جان دی راکفلر، تئودور روزولت، وود رو ویلسون و بسیاری افراد دیگر مصاحبه کرد. او بیست سال زحمت کشید تا راهنمای موفقیت را تولید کند کتابی که در ابتدا «قانون موفقیت» نام گرفت.

گذشته از اینکه او یک نویسنده مورد احترام بود یک ویراستار، ناشر و مشاور فوق العاده هم بود او معمولاً دیدگاه های خود را به کارنجی می گفت و کارنجی هم این راهنمایی ها را به صورت رسمی به رئیس جمهور وقت آن زمان فرانکلین روزولت می نوشت.

در سال 1973 دست نوشته های هیل با رنگ و لعاب بیشتر و تیتر جدید «فکر کن و ثروتمند شو» ( به انگلیسی Think and Grow ) چاپ شد و تا کنون هم در حال چاپ است و تا زمان نگارش این مقاله بیش از 30 میلیون نسخه از این کتاب چاپ شده است و این عدد هنوز در حال رشد است.

آنچه بیش از همه درباره او برجسته است سخنان نغز اوست که بسیار مورد توجه بوده و هنوز هم هست. به طوریکه استادان موفقیت و اساتید دانشگاه ها هنوز از آنها در سخنان خود استفاده می کنند. یکی از این سخنان این است. « یک هدف یک رویاست با یک ضرب العجل» این جمله را هنوز بسیاری از نویسندگان با علاقه در نوشته های خود استفاده می کنند.

از دیگر سخنان او : «بزرگترین فرصت زندگی شما شاید همین لحظه ای باشد که در آن به سر می برید.» ، « اگر نمی توانید کارهای بزرگ انجام دهید کار های کوچک به شیوه بزرگان انجام دهید.» سخنان ناپلئون هیل و لحنش به طور آشکاری نشان می دهد که او شاگرد آندره است در این سخنان قدرتی نهفته است که شدیداً مخاطب خود را تهییج می کند تا یک زندگی فوق العاده بسازد حتی بعضی از افرادی که با استفاده از راهنمایی های هیل به موفقیت بزرگی رسیده بودند اعتراف می کردند که اگر هیل چشمان ما را باز نمی کرد اکنون یک زندگی معمولی داشتند.  کتاب «فکر کن و ثروتمند شو» همیشه برای رساندن افراد معمولی به موفقیت  خود را مسئول دانسته است. با تشکر از ناپلئون هیل بخاطر سالها زحمتی که برای نوشتن این کتاب متحمل شد و آنرا به جامعه بشری تقدیم کرد.