در معادله زندگی آینده هیچ گاه با گذشته برابر نیست

در معادله زندگی آینده هیچ گاه با گذشته برابر نیست

..:: راز، موفقیت، شادکامی، قانون جذب، قدرت ::..
در معادله زندگی آینده هیچ گاه با گذشته برابر نیست

در معادله زندگی آینده هیچ گاه با گذشته برابر نیست

..:: راز، موفقیت، شادکامی، قانون جذب، قدرت ::..

اصول اولیه موفقیت

موفقیت در گروی دو اصل می باشد:
1-واقعا بخواهید زندگی تان تغییر یابد.
2-خود را در قبال ایجاد تغییر مسئول بدانید.
از خود بیش از آنچه دیگران از شما انتظار دارند متــوقـــع باشید.

 

        یاد داشت های یک دوست                                آنتونی رابینز      Anthony Robbins

 

می‏خواهم بدانید که هرقدر وضعیت شما وخیم و ناگوار باشد، بازهم قادرید تغییری در زندگی خود ایجاد کنید. می توانید رویاهایی را که زمانی در سر می پروراندید، به مرحله عمل درآورید. چگونه؟

راهش اینست که نیروهای عظیم درونی خود را آزاد کنید. من به شماها میگویم برای کاهش وزن از رژیم غذایی استفاده نکنید، بلکه ذهنیت خود را تغییر دهید. به جسم خود بیاموزید که همیشه چابک و شاداب باشد. اعتماد به نفستان را تقویت کنید تا بتوانید بر دشواریهایتان غلبه کنید و واقعا به هدف‏ها و رویاهای خود دست یابید. راز این کار در  این است که حواستان را به نیازمندیهای دیگران جلب کنید.

 " رمز حیات بخشش و کمک به دیگران است".

 در زندگی ما زمانی فرا میرسد که میدانیم واقعا چه می‌خواهیم و شایستگی چه چیزی را داریم. باید برای هریک از روزهای زندگی خود هدف روشن و طرح و برنامه قدم به قدمی داشته باشید تا بدانید چگونه افکار، احساسات و اعمال خود را تغییر دهید.

اما فقط عدهء کمی هستند که میدانند چگونه این تغییرات را ایجاد و آن را پایدار سازند. تنها کاری که لازم است هم اکنون انجام دهید، این است که کم‏کم باور کنید، انجام تغییرات، امکانپذیراست. گذشته شما هرچه که باشد اهمیت ندارد. شیوه هایی که در گذشته موثر واقع نشده است، ربطی به کارهایی که امروز میخواهید انجام دهید، ندارد. کاری که اکنون میکنید چیزی است که سرنوشت آینده شما را شکل می دهد. اکنون باید با خودتان دوست شوید، بابت اتفاقاتی که در گذشته افتاده است، خود را مجازات نکنید، بلکه توجه خود را از مشکلات، برگیرید و به راه حل ها فکر کنید.

اولین قدم برای بهبود وضع زندگی، کنار گذاشتن این عقیده است که نمی توانید هیچ کاری صورت دهید یا درمانده هستید. همیشه بخاطر داشته باشید که"گذشته شما با آینده تان فرق دارد". کاری که دیروز کرده اید مهم نیست، بلکه کاری که هم اکنون انجام می دهید دارای اهمیت است.

هیچ مشکلی برای همیشه باقی نمی ماند. هیچ مشکلی تمام زندگی مرا تحت تاثیر قرار نمی دهد. اگر دست به کارهای سازنده، مثبت و پر تلاش بزنم، سر انجام هر مشکلی را از سر خواهم گذراند.

 

تلاش مستمر و فوق العاده همراه با پشتکار و سماجت و داشتن نرمش در تعقیب هدف ها سرانجام شما را به خواسته هایتان خواهد رساند، اما باید یک فکر را از ذهن خود بیرون کنید و آن اینست که هیچ راه حلی وجود ندارد.

همه ما مشکلات، یاسها و دلسردیهایی داریم، لیکن نحوه برخورد ما با آنها بیش از کارهایی که می کنیم، در زندگی آینده ما نقش دارد. زندگی همیشه ارزش زیستن را دارد و همیشه چیزی هست که می توان به خاطرش سپاسگذار بود. باید به خاطر داشته باشیم لطف خداوند دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.

موفقیت نتیجه قضاوت صحیح است،

قضاوت درست ناشی از تجربه است،

و تجربه غالبأ چیزی به جز قضاوت غلط نیست.

اغلب ما فراموش می کنیم که دارای حق انتخاب هستیم. در نهایت، آنچه سرنوشت آینده ما را می سازد، نه شرایط زندگی، بلکه تصمیمات ماست. نحوه زندگی امروزی ما حاصل تصمیمات گذشته ماست که با چه کسی نشست و برخاست میکردیم، چه چیزی را یاد گرفتیم یا یاد نگرفتیم و چه چیزی را باور کردیم یا باور نکردیم. اگر واقعأ بخواهیم زندگی خود را تغییر دهیم، ناچار باید تصمیمیات تازه ای بگیریم تا بدانیم به دنبال چه هدفی هستیم و چه می خواهیم بکنیم.....و خود را به چه هدفی پابند می دانیم.

اگر تصمیم ما قاطع باشد، همیشه راهی به سوی موفقیت هست.

تنها راه تغییر زندگی، گرفتن تصمیم واقعی است. تصمیم واقعی اینست که همه امکانات را از بین ببریم و فقط یکی را که تصمیم داریم عملی شود، باقی بگذاریم. کسانی که بر موانع و مشکلات، غلبه و تغییرات دلخواه را در زندگی خود ایجاد می کنند، به طور دائم با این سه نوع تصمیم گیری مواجه هستند:

1-به چه چیزی توجه کنند.

2-هر چیزی چه معنایی دارد.

3-چه بکنند.

 

هم اکنون تصمیم بگیرید!

همه پیشرفت های انسانی با یک تصمیم آغاز شده است. ممکن است تصمیم گرفته باشید که به جای استعمال دخانیات به ورزش یا مطالعه بپردازید، یا اینکه هر روز صبح که از خواب بیدار شوید و دید بهتری به زندگی داشته باشید. شاید تصمیم داشته اید که بعد از این کسی را سرزنش نکنید و در عوض هر روز دست به عملی بزنید که کیفیت زندگیتان را بهتر بسازد. شاید تصمیم گرفته اید که بر میزان مهارت های خود بیفزایید، نسبت به دیگران سرآمد شویدو شغل تازه ای به دست آورید.

            هم اکنون دو هدف را انتخاب کنید و تصمیم بگیرید که به هر قیمتی شده به آنها برسید.

1-      .................................................................................................................................

2-     .................................................................................................................................

ابتدا تصمیم ساده ای بگیرید و به خودتان یا دیگران قولی بدهید که حتمأ بتوانید از عهده آن برآیید. وقتی این تصمیم را گرفتید و به آن عمل کردید به خودتان ثابت می شود که قادر به گرفتن تصمیم های بزرگتری هم هستید. با این تمرین ««عضلات مربوط به تصمیم گیری»» را در خود قوی می کنید.

نیرویی همه تصمیمات ما را کنترل می کند، در هر یک از لحظات زندگی بر افکارمان تأثیر می گذارد، همه کارهایی که می کنیم یا نمی کنیم ناشی از این نیرو است. احساسی که به هریک از وقایع زندگی خود داریم از این نیرو ناشی می شود و این همان نیروی ایمان و اعتقاد است.

وقتی به چیزی اعتقاد دارید فرمان بی چون و چرایی  به مغز خود صادر می کنیم تا عکس العمل های معینی را نشان دهد. همین که به چیزی عقیده پیدا می کنیم، آن عقیده بینایی و سایر حواسمان را تحت تأثیر قرار می دهد. آیا نیروی ایمان می تواند زندگی ما و اطرافیانمان را دگرگون کند؟یقین داشته باشید! اعتقاد، عامل بسیار نیرومندی است، چندین اعتقاد هست که من به آنها ایمان دارم:

1-      برای انجام کارها، همیشه راهی هست، به شرطی که واقعأ بخواهیم.

2-     در زندگی چیزی به نام شکست وجود ندارد.

3-   لطف خدا شامل حال بندگان است، فقط گاهی دیر و زود دارد.

4-   در معادله ی زندگی گذشته با آینده برابر نیست.

5-   با گرفتن تصمیم صحیح می توان در یک لحظه زندگی خود را تغییر داد.

 

اعتماد به نفس این است که به توانِ انجام کارهایی اعتقاد داشته باشید، در حالی که هنوز نمی توانید شاهد انجام آن ها باشید. پاداش شما این است که شاهد انجام کارهایی باشید که به آن ها اعتقاد داشته اید.

سن اوگوستین

    اعتقاد یک شی واقعی نیست، بلکه احساس اطمینان نسبت به یک معنای خاص است. مثلأ وقتی می گوئیم که «« به عقیده خودم آدم باهوشی هستم »» منظورمان این است که «« احساس اطمینان می کنم که باهوشم »» و این احساس اطمینان باعث می شود  که منابع و توانایی های خود را به کار بگیریم و با کمک آن ها هوشمندانه عمل کنیم و به نتایج دلخواه برسیم.

ما غالبأ به علت نداشتن اعتقاد نمی توانیم از ظرفیت ها و استعدادهای درونی خود استفاده کنیم. برای درک نیروی ایمان، ساده ترین راه این است که به خشت بنای آن یعنی فکر یا نظر بیندیشیم. اما چگونه می توان افکار و نظرات را به باور تبدیل کرد؟ برای روشن کردن موضوع از یک تمثیل استفاده می کنیم:

فکر یا نظر را به صورت میزی مجسم می کنیم که یک یا دو پایه بیشتر ندارد. در این صورت متوجه می شویم که چرا نظر به اندازه باور یا ایمان استحکام ندارد. میزی که یک یا دو پایه داشته باشد روی زمین قرار نمی گیرد. اما باور مانند میزی است که پایه های زیادی داشته باشد. فرض می کنیم باور داریم که انسانی دوست داشتنی هستیم. این موضوع را از کجا می دانیم؟ آیا غیر از این است که بعضی از تجارب گذشته شما این موضوع را تأئید می کند. هریک از این تجارب را مرجع می نامیم و هر یک از این مرجع ها در حکم پایه ای برای آن میز تمثیلی است.

 

 

      

 

 

 

 

 

ما می توانیم هر نوع باوری را در خود ایجاد کنیم به شرط آنکه  پایه های کافی برای تقویت آن داشته باشیم..نیروی باور بسیار عظیم است.می توانید در باره خودتان باور معینی را انتخاب و آن را در خود ایجاد کنید و این عقاید باعث می شود که اعمال معینی را انجام  دهید.مهم انتخاب عقایدی است که باعث تقویتتان شوند و به شما امید و انرژی ببخشند.

حد اقل یک باور را ذکر کنید که هم اکنون می خواهید آن را در خود به وجود آورید.می خواهم باور کنم که:

...........................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................

هرچه ببینید همان می شوید

خیلی از اشخاص می خواهند نحوهء احساس خود را عوض کنند اما راهش را نمی دانند؛ سریعترین راه برای تغییر احساس این است که مرکز توجه خود را عوض کنیم. اگر دلتان می خواهد هم اکنون حالتان بد شود، یکی از وقایع دردناک زندگی خود را به یاد بیاورید. اگر می خواهید هم اکنون حال خوشی پیدا کنید، توجه خود را به چیزهای خوشایندی جلب کنید که در زندگیتان اتفاق افتاده است. این مسئله خیلی مهم است که انسان بتواند مرکز توجه خودش را تغییر دهد، حتی در شرایط بسیار سخت و دشوار  می توان به این مطلب توجه کنید که «« چه می توان کرد؟ »» و یا «« از چه عواملی می توان استفاده کرد؟»».

ما می توانیم به آینده ای که در رویاهای خودمان ساخته ایم فکر کنیم و پیشاپیش دچار هیجان شویم، بدین ترتیب انرژی کافی به دست می آوریم تا بتوانیم آن رویاها زا عملی کنیم. تمرکز باعث می شود که ما جهان را به گونه خاصی ببینیم و اعمال معینی از ما سر بزند.فرض کنیم شما به یک میهمانی رفته اید و یک دوربین فیلم برداری با خود برده اید، اگر دوربین را تنظیم کرده و به گوشه چپ بچرخانید و متوجه مشاجره و بگو مگو کردن زن وشوهری شوید، با خود می گویید ««  چه زن و شوهر بدبختی! چه میهمانی مزخرفی »»؛ حال فرض می کنیم شما دوربین را به گوشه راست چرخانیده و متوجه چند نفر می شوید که دور هم جمع شده اند و مشغول لطیفه گویی و خنده هستند، صدای انفجار خنده به گوش می رسد! حال اگر کسی از شما بپرسد میهمانی چطور بود؟ خواهید گفت: «« خیلی عالی »».

«« واقعیت این است که به هر چیزی توجه کنید به طرف آن کشیده می شوید

راجع به هر اتفاقی که بیشتر فکر کنید، همان اتفاق برایتان می افتد »»


نظرات 1 + ارسال نظر
ho3ein دوشنبه 3 تیر 1392 ساعت 11:00 http://ariabox.ir

باسلام
وبلاگ خیلی خوبی داری
اگه می خوای لینک وبلاگت تو صدها سایت و وبلاگ به نمایش دربیاد,رتبه الکسات بره بالا,پیج رنک گوگلت بره بالا وآمار بازدیدت زیاد بشه حتما یه سری به ما بزن
http://ariabox.ir

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد